دخترک کبریت فروش


مردان سرزمین مادر و خواهری ام
واريته مزاجان باد در غبغب و سيب درگلو
آري با شما هستم
نوادگان شهیر آقا محمد خان
در شيهه ء مدام مونثان ترس خورده
به دنبال عشقيد؟
اين جا مهد بشريت پيچ در پيچ است
و
هویت هیچ در هیچ
صلابت نرینگی اش به غمزه ای بند است
نجابت مادینگی اش به فلوس
با صيغه اي طاهر
به ظاهر
اول و دوم شخص مفردشان جمع می شود
و
بر وزن
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل
به جان هم می افتند
بهای بوسه مفت
های
های
های
هی با شمام آقا!
لطفا از من یک کبریت بخرید
شاید روشنتان کند
سردم شده
یک کبریت از من بخرید
شاید
سردم

۸ نظر:

  1. کبـریت های خیس را به دیوار نگاهت می کشم

    ...

    کاش روشن شوم!

    پاسخحذف
  2. سلام نازنين دوست فيس بوكي ام.شعر معناگرايانه اي از شما خواندم با تعابير زيبا كه حول گزاره هاي زبانت بخوبي سروشكل گرفته اند...كاش نام شعرت اين نبود.جسارت مرا ببخش مهربان

    پاسخحذف
  3. متن در خور تاملی بود با تعابیر به جا
    ممنونم

    پاسخحذف
  4. چطوری این آتیش کبریت سبز شده ؟
    divaremoft.blogfa.com

    پاسخحذف
  5. با صيغه اي طاهر
    به ظاهر
    اول و دوم شخص مفردشان جمع می شود
    اینجای کار در حد آتش زنه یی مهلک بود. مثل یک تله انفجاری. مخاطب را آرام آرام می کشاندی تا این تله بترکاندش. منفجرش کند از هول هیبت این تصویر.اما دخترک کبریت فروشش قبول کن جرقه حیرتی بر نمی افروخت از بس سر هر چهارراهی، هر قلم بدستی مصلوبش کردهاست.

    پاسخحذف